“بنیاد نەمران” از بدو تأسیس، مبنای کاری خود را بر اساس گردآوری، طبقەبندی، آرشیو و در نهایت حفظ مدارک و اسنادی گذاشت کە مربوط بە نقض فاحش، گستردە، سیستماتیک و دولتی حقوق بشر در مناطق کوردنشین ایران بودە و میباشد، علیالخصوص اسناد مربوط بە اعدامهای گستردە و دولتی.
عملکرد بنیاد نامبردە در این راستا از جانب اقشار گوناگون مردمی و سازمانها مورد توجە قرار گرفت و سیلی از مدارک و مستندات را دریافت نمود کە جا دارد نهایت سپاس و قدردانی را از آنان اعلام داریم. یکی از این اسناد، گزارش اولین هیئت بینالمللی ناظران حقوق بشر میباشد کە از جانب (فدراسیون بینالمللی حقوق بشر) بعد از برسرکارآمدن حکومت جمهوری اسلامی در ایران، بە طور مخفیانە بە این کشور سفر کردە و بە مدت یک ماه یعنی از تاریخ (٩ اوت تا ٨ سپتامبر ١٩٨٣) بە ریاست (کریستیان روستوکر) کە شخص مزبور همزمان معاونت دبیرکل این فدراسیون را بر عهدە داشتند، در مناطق کوردنشین حضور داشتە و بە جمعآوری مدارک و مشاهدات خود پرداختەاند. لازم بە ذکر میباشد کە تأمین امنیت و تدارکات این هیئت را حزب دمکرات کردستان ایران بر عهدە داشتە و ترجمە این گزارش را نیز همین حزب انجام دادە.
محتویان این گزارش از اهمیت خارقالعادەای برخودار میباشد. میتوان از زوایای گوناگون آن را برسی کرد و از جانب نهادهای حقوق بشری مطالعە گردد تا از عمق جنایات جمهوری اسلامی ایران کە در حق ملت کورد در این کشور روی دادە شدە و میدهد، بیشتر پی بردە و از ابزارهای قانونی و اطلاعرسانی امروزی برای بیشتر افشاکردن این جنایات و متعاقبأ دادخواهی ملت کورد و محکوم کردن جمهوری اسلامی ایران، از آن استفادە گردد.
در این گزارش بە طور مختصر این موارد مورد مطالعە قرار دادە شدە: دستگیریهای فراقانونی و بیرویە، شکنجەهای گستردە و غیر انسانی، محاکمەهای صوری، اعدامهای جمعی، بررسی اوضاع و شرایط زندانها، پاکسازیها و تبعید مستقیم و غیرمستقیم مردم کوردستان از زادگاهشان، گفتوگو با بازماندگان این جنایات و خانوادەهای آنان و … همچنین نحوە رعایت حقوق بشر از جانب حزب دمکرات کردستان در مورد بازداشتیان سپاهی و ارتشی کە در زندانهای این حزب زندانی بودەاند.
بنیاد نەمران برای مطالعە بیشتر و کسب اطلاعات فراوانتر، تلاشی بسیار نمود تا فیزیکی و مجازی با مقر و کانالهای ارتباطی این سازمان رابطە برقرار کند ولی متأسفانە موفق نگشت. لذا این بنیاد تصمیم بر این نهاد کە این گزارش را همانگونە کە هست در دسترس عموم گذاشتە تا مورد مطالعە عموم قرار گیرد. بر این اساس قرار بر این گذاشتیم تا هر هفتە بخشی از این گزارش را در وبسایت رسمی این بنیاد چاپ و پخش نماییم.
لازم میبینیم کە از آقای “ابراهیم قزاق” تشکر کردە کە این گزارش را در آرشیو شخصی خویش محفوظ نگەداشتە و بە بنیاد نەمران هدیە نمودند. همچنین از آقای قادر سهرابی سپاسگزاریم کە در تایپ و ترجمەی این گزارش، بنیاد نەمران را یاری دادند.
بخش اول
گزارش
فدراسیون بین المللی حقوق بشر
تحقیق در باره نقض حقوق بشر در
کردستان ایران
٩ اوت – ٨ سپتامبر١٩٨٣
انتشارات حزب دمکرات کردستان ایران
رئیس هیئت: کریستیان روستوکر
معاون دبیرکل فدراسیون بین المللی حقوق بشر
پیشگفتار
در اوایل ماه ژوێن ١٩٨٣ به فدراسیون بین المللی حقوق بشر اطلاع داده شدکه ٥٩ زندانی را در زندان ارومیه اعدام کرده اند. بنا بر اطلاعاتی که همان هنگام به دست ما رسید اعدام شدگان هیچگونه جرم یا جنایتی مرتکب نشده و اکثر آنان دختران و پسران ١٦ تا ٢٥ ساله بودند. اتهامی که به بعضی از آنها وارد می امداین بود که برای حزب دمکرات کردستان که پیکارگر دموکراسی برای ایران وخودمختاری برای کردستان است مبارزه می کردند. مجازات آنان طی یک محاکمه سرپایی تعیین شده و یکی از آخوندهای هوادار جمهوری اسلامی در مقام قاضی بی طرف و مستقل حکم را صادرکرده بود. طبق همان اطلاعات که از ایران به دست ما رسیده بودصدها تن از اقلیت کرد زندانی شکنجه یا اعدام شده و در همان حال بسیاری از دهات کردستان موردبمباران یا حملات زمینی قرار گرفته و هزاران نفر آواره و بی خانمان گشته بودند.
در رژیم شاه فدراسیون بین المللی حقوق بشرچندین بار امکان یافت افرادی را برای تحقیق در مورد نحوه اجرای حقوق بشربه این کشور اعزام نماید. امابا روی کار امدن جمهوری اسلامی مقامات تهران هر بار تقاضای ورود ما را رد کرده بودند. نظر به اهمیت اطلاعات مزبور فدراسیون بین المللی حقوق بشربر ان شد کی یکی از افرادخود را از طریق زیر برای تحقیق درباره اجرای اعلامیه جهانی حقوق بشر و مواردنقض آن در کردستان ایران مامور نماید.
١-دولت جمهوری اسلامی ایران
٢- حزب دموکرات کردستان ایران که در مناطق تحت کنترل خود یا دولت مرکزی درحال مبارزه مسلحانه است.(تحقیق در باره شرایط زیست سربازانو پاسداران زندانی و نحوه رفتار با آنان).
با توجه به اینکه دولت ایران از صدور ویزای نمایندگان سازمانهای بشر دوست خودداری میکند، چنین ماموریتی تنهادر محدوده جغرافیایی محدودتری قابل اجرا بود. بهمین دلیل تحقیق در باره نحوه اجرای حقوق بشر در سایرمناطق ایران و یا در باره سایر اقلیت ها (مانند بهایی ها)یا جنبش های سیاسی(مانند مجاهدین) نیزممکن نبود، در حالیکه این امور نیز مورد توجه فدراسیون بود. ولی مهم این بود که گزارشی بر اساس شهادت ساکنان شهرهای کردستان ایران که خود یا نزدیکانشان دستگیر، شکنجه یا اعدام شده اند تنظیم شود. در حالیکه شهرهای مزبور در تصرف ارتش یا پاسداران است و وما به دلایل آشکار نمی توانستیم به این شهرها وارد شویم، بخصوص به مهاباد یا ارومیه که ٥٩ زندانی مورد بحث در ماه مه ١٩٨٣ در زندانش اعدام شده بودند. بنابراین علیرغم همه مخاطراتی که این اقدام در برداشت ده ها زن و مرداز مهابادبه دیدار ما آمدند و باین نحونشان دادند. اولین هییتی که بمنظور تحقیق در باره نقض یا اجرای حقوق بشربه ایران امده است تا چه حد برایشان اهمییت دارد.
علاوه بر این شهادت بسیاری افراد را نیز حین عبور از تعداد بیشماری دهات هنگام اقامت سه هفته ای مان در منطقه سردشت/مهاباد جمعآوری کردیم. سرانجام حین دیدار از دو زندان مرکزی حزب دموکرات کردستان نیز به بسیاری اززندانیان مصاحبه کردیم. چنانکه قبلا اشاره شد، از آنجا که ارتش و پاسدارانکنترل شهرها و راههای کردستانرا در دست دارند( درواقع تعداد سربازان جبهه کردستان ١٠٠،٠٠٠ نفر براورد شده در حالیکه تنها ١٢،٠٠٠ تن پیشمرگه علیه آنها می جنگند).
بجز ادامه تحقیقات خود در محدوده ایکه در بالا توضیح دادیم راه دیگری نداشتیم. باابحال واضح است که فدراسیون بین المللی حقوق بشرآماده سازمان دها هییتی استکه در باره نقض یا اجرای حقوق بشردر ایران بطور عام تحقیق نماید و در صورت توافق مقامات جمهوری اسلامی پس از پایان گزارش کار را در اختیارمقامات مزبور قرار دهد.
- اجرای اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط دولت جمهوری اسلامی ایران
الف- اعمال شکنجه و وضعیت کلی زندانهای مهاباد
ظاهرا آغاز جمهوری اسلامیایران نقطه پایانی بر خاطره غم انگیز ساواک بود. در واقع این سازمان پلیسی و مخفی شاه ایران مسێولیت شکنجه صدها تناز مخالفین سیاسی رژیم را بر عهده داشت. با اینهمه انهدام ساواک نه تنها به شکنجه پایان نه بخشید، بلکه اساسااز این جهت تغییری در اوضاع پیش نیامد.بی درنگ ساواما جایگزینساواک شد و مسێولیت سازماندهی آن بر عهده تیمسارسجدهی، معاون اول تیمسارنصیری، شخص اول ساواک نهاده شد.سپس پاسداران وظاێف اصلی را میان خود تقسیم کردند و با شراباکثر شکنجه گران ساواک سابق را مجددابکار گماردند.
به گواهی چند شاهدکه در هر دو رژیم شاه و خمینی زندانی و شکنجه شده اند، تفاوت میان ساواک و ساواما تنهادراین است که ساواک علمی تر شکنجه می کرددر حالیکه امروزنحوه شکنجه به میزان وحشیگری پاسداران مامور بازجویی بستگی دارد. آنها می گویند ، ساواک هرگزجرات نمی کرد اینهنه زن و کودکرا شکنجه یا اعدام کند.
این سنتی است که حتی ساواک نیز به ناچار مراعات میکرد.
تهیه فهرست اقسام شکنجه هایی که امروزدر ایران معمول است کار دشواری نیست.
- شکنجه های بدنی
- کتک با مشت و لگد
- کتک با باتوم
- شلاقبا کابل فلزیبرروی بدن، پاهاودستها
- سوزاندن با آتش سیگار(گاه شعار زنده بادخمینی را با آتش سیگار روی بدن زندانیان می نویسند).
- سوزاندن با آهن سرخ شده
- فروبردن سوزن سرخ شده زیر ناخن
- کشیدن ناخن
- بستن دستها به حالت صلیب در پشت زندانی ، اصطلاحا دستبندقپانی
- شکنجه الکتریکی، بویژه نوعی شکنجه ای که آپولونامیده می شود(زندانی را روی یک صحفه فلزی بر صندلی می نشانند و سرش را در کلاهخودی آهنی قرار می دهند).
- کتک زدن زندانی در حالیکه از سقف آویخته است.
- بالا و پایین کشیدن سریع زندانی در حالیکه از سقف آویخته است.
- زندانی را ساعتها ایستاد یا طناب پیچ شده به دک صندلی نگه می دارند.
- شکنجه های روانی
مراسم ساختگی اعدام
وادارکردن زندانی به حضور در شکنجه سایر زندانیان
شکنجه زندانی در حضور افراد خانواده اش
- شکنجه های ویژه زنان
زندانی را از موهایش می اویزند و در این حال او را کتک می زنند
تجاوز(در واقع خمینی معتقد است که زنانزندانی برده پاسداران هستند).
جمعبندی همه اقسام شکنجه و تشخیص اینکه کلیه آنها در هر زندان اعمال می شود کارآسانی نیست.
در واقع نوع و میزان شکنجه از یک زندان تا زندان دیگر کاملا متفاوت است و در برخی موارد از یک شکنجه گر تا شکنجه گر دیگر نیز تغییر می کند.
یکی از اعضا ،کمیته مرکزی حزب کردستان که بیش از١٨ ماه قبک دستگیر و سپس به شش زندان مختلف منتقل شده بود به دوستانش خبر داد که روشهای شکنجه و شرایط زندگی از یژ زندان بی زندان دیگر متفاوت است.
همانطور که قبلا گفته شد، ما آگاهانه بررسی موارد نقض حقوق بشر را از این جهت به منطقه مهاباد و بطور اخص به هفت زندان شهر مهاباد محدود کردیم که دقت تحقیق تاحد ممکن افزایش یابد. با اینهمه بعدامطلع شدیم که ملاقات افراد شکنجه شده بسیارمشکل است و تنها اقلیت کوچکی از زندانیان شکنجه شده آزاد می شوند. بهمین جهت موفق شدیم با تنها یک زندانی آزادشده ملاقات کنیم.اما چندین زندانی نیز موفق به فرار شده اند و ما به سه تن از آنان دیدار کردیم.
چنانکه در پیشگفتار اشاره کردیم برای بهبود کار لازم بود با افرادی که توانسته بودند به بستگان شکنجه شده شان در زندان ملاقات کنند و جراحات ناشی از شکنجهرا ببینند نیز دیدار و گفتگو کنیم ولی آنها همه در مهابادزندگی می کردند و ما به دلایل آشکارنمی توانستیم به این شهر سفر کنیم.
سرانجام در طول بیش از چهار روز دهها زن و مرد خطرخروج از این شهر را تقبل کردندتا برای دادن اسهادت به دهی در ٢٠ کیلومتری مهاباددر مسیر جاده ایکه این شهر را به ،جانداراه، می پیوندد نزد من بیایند. این رفتار بسیار شجاعانه بود چرا که در ان زماندر ماه اوت ، ٤٨ نفر در زندان ارومیه اعدام شده بودند و ازاین روپاسدارانبه منظور پیشگیری از هر گونه تظاهرات خشم آلود با شدت بیشتری بر اوضاع نظارت میکردند. این زنان و مردان هنگام خداحافظی در پاسخ تشکر من می گفتند، ما همگی همسر، یک یا چند فرزند، برادران، یا دست کم یکی ازافراد نزدیک خانواده مان ار از دست داده یم. وقت آن رسیده که دنیای متمدن از جنایاتی که بعلیه خلق کرد انجام میشودآگاه گردد.
…ادامە دارد
عکسهایی از صفحات این گزارش