Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors

تمام بدن او سوراخ شدە بود، بە طوری کە رودەهایش بە بیرون از شکمش ریختە شدە بود و جنارەاش کاملا متلاشی شدە بود و دهانش پر خون بود و تیر خلاص بر پیشانیش نقش بستە بود، او را طوری تیرباران کردە بودند کە جنازەاش اصلا قابل شناسایی نبود.

علی قرنی مورخە ٢٢\٠٦\١٩٦٤ (٠١\٠٤\١٣٤٣) میلادی در شهر مهاباد از خانوادەایی متعهد و دلسوز متولد میشود.

زندەیاد علی قرنی همراە خواهرش

وی توانستە بود تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس مهاباد با موفقیت بە اتمام برساند. دورەی مقطع دبیرستان وی همزمان می شود با انقلاب ملیتهای ایران در سال ١٩٧٨ کە بنا بە وضعیت کردستان در آن سالها، نامبردە فرصت بەپایان رساندن مقطع دبیرستان را از دست می دهد. 

علی قرنی در سن چهار سالگی پدر بزرگوارشان را در رویدادی مشکوک از دست میدهد. با محروم شدن از مهر پدر، حضانت علی و خواهر دو ماهەاش بە عموی بزرگوارشان سپردە میشود و وی جای خالی پدر را برایشان پر می کند.  

علی از همان انفوان جوانی فردی فعال و با ارادە  و دارای خصوصیات منحصر بفرد انسان دوستی بود، با مردم روخوش و مهربان و نسبت بە ملت خود احساس تعهد و مسئولیت می کرد. وی همیشە در آرزوی آزادی کردستان بود، بە همین دلیل در اوایل انقلاب ملیتهای ایران، با شور و شوق وصف ناپذیری وارد جنبش آزادی خواهانەی کردستان شد و بە صفوف پیشمرگان کوملە پیوست و در روستای قزلجە مستقر گشت.

زندەیاد علی قرنی همراە خواهرش

بعد از مدت کوتاهی از استقرارش در روستای قزلجە، بە وی خبر می رسد کە خواهرش مریض شدە و در بستر بیماری است. بە همین خاطر علی، جهت عیادت خواهرش و دیدار با خانوادە بە مهاباد برمیگردد.

بعداز بازگشت علی بە مهاباد، کوملە در تاریخ ١٠\٠٩\١٩٨١ (١٩\٠٦\١٣٦٠) در شهر مهاباد درگیر عملیات نظامی می شود. و یک روز بعد از عملیات کوملە در مهاباد نیروهای نظامی و پاسداران حکومت اسلامی ایران در مورخەی ١١\٠٩\١٩٨١ (٢٠\٠٦\١٣٦٠) صدها نفر از مردم و جوانان مهاباد را دستگیر می نماید، کە متاسفانە علی قرنی هم جزو دستگیر شدگان می باشد.

پاسداران تمامی دستگیر شدگان را جهت شناسایی و اعزام بە زندان در میدان “چوار چرا “مهاباد دور هم جمع می کنند، کە متاسفانە علی قرنی توسط یکی از میهن فروشان -جاش(١)– منطقە شناسایی می شود.  

بعداز دستگیری علی، پاسدارها بە منزل وی هجوم می برند و تمامی اموال و وسایل کە متعلق بە مغازە خانوادەاش بود را مصادرە و توقیف می کنند.

خانوادە نامبردە بعد از تلاشهای فراوان، موفق بە اخذ ملاقات مشروط وبا حضور چند پاسدار، با علی می شوند. 

در اولین لحظەی دیدار خانوادە متوجە آثار شکنجە بر روی تن علی میشوند و آثار سوختگی سیگار و ضرب و شتم را در بدن وی می بینند کە نشان از شکنجە وی برای اعتراف اجباری و دروغین بودەاست.همچنین در اولین دیدار و ملاقات خانوادە، یکی از عموزادەهایش بە جرم صحبت کردن بە زبان “کوردی“ با علی، مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و دستگیر میشود کە خوشبختانە بعد از چند روز دستگیری و بازجویی، عموزادەاش آزاد میگردد. 

قابل ذکر است کە علی قرنی در طول زمان دستگیری و بازجویی فاقد وکیل بودە و حق دفاع از جرمهای ناکردە را از او سلب کردە بودند. خانوادەاش در تاریخ ١٢\١١\١٩٨١ مصادف با ٢١\٠٨\١٣٦٠ شمسی برای ملاقات با علی قرنی بە زندان مراجعە میکنند وموفق بە ملاقات نمی شوند، این در حالی بود کە علی قرنی بە همراە دو نفر دیگر بە نامهای منصور حسینی و سلیمان جاویدفر در همان روز یعنی ٢١\.٨\١٣٦٠اعدام و بە جوخەهای مرگ سپردە شدە بودند و ماموران زندان و پاسدارها، هیچکدام از خانوادەهای قربانیان را در مورد اعدام نامبردگان آگاە نکردە بودند.

تا کنون هیچ گونە حکم یا پروندەی دادگاە علی قرنی و منصور حسینی و سلیمان جاویدفر تسلیم خانوادەهایشان نشدە است و در بی خبری مطلق و بە دور از اطلاع رسانی آنان را اعدام نمودند. 

پاسداران و عاملین اعدام این سە نفر با منتقل کردن جنازەی آنان بە بیمارستان مهاباد با عکس العمل تند دکتر مسئول بخش اورژانس وقت مواجە می شوند کە وی با عصبانیت بە آنان میگوید:«چرا اعدام شدگان را بە بیمارستان منتقل کردەاید، اینجا بیمارستان است یا قصابخانە و غسالخانە؟»در نهایت با ممانعت دکتر مسئول بخش اورژانس بیمارستان مهاباد(٢) از تحویل گرفتن جنازەی اعدام شدگان، پاسداران حامل جسد علی قرنی و منصور حسینی و سلیمان جاویدفر مجبور بە ترک بیمارستان می شوند و اجساد را بە غسالخانەی مرکزی شهر منتقل و تحویل میدهند.

زندەیاد علی قرنی

کارگران غسالخانە اجساد را شناسایی می کنند و خانوادەی قربانیان را مطلع میکنند تا جنازەها را تحویل بگیرند.یکی از اعضای خانوادە علی قرنی تعریف میکند کە:«زمانیکە ما بە غسالخانەی شهر رسیدیم تا جسد علی را تحویل بگیریم، دیدم کە تمام بدن او سوراخ شدە، بە طوری کە رودەهایش بە بیرون از شکمش ریختە شدە بود و جنارەاش کاملا متلاشی شدە بود و دهانش پر خون بود و تیر خلاص بر پیشانیش نقش بستە بود، او را طوری تیرباران کردە بودند کە جنازەاش اصلا قابل شناسایی نبود.»بعد از انتقال جسد علی قرنی بە خانە، جهت آمادە کردن جنازە برای خاکسپاری، پاسدارها بە خانە وی یورش بردە و خانوادە را تهدید می کنند کە اجازەی مراسم ترحیم را ندارند و بایستی در سکوت کامل تسلیم بە خاک گردد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

  1. (1) نام ومشخصات فرد مذکور تا زمان دادخواهی و ارائە آن بە دادگاههای صالحە حقوق بشری در آرشیو بنیاد نەمران ثبت و نگهداری می شود.   
  2. (2) نام ومشخصات نامبردە در آرشیو نەمران ثبت گردیدە و بنا بە دلایل امنیت تا زمان مقتضی از ارائە مشخصات نامبردە خوداری میگردد.