زندەیاد منصور آروند فرزند” رحمان” و “خدیجه رحیم سوری” در مورخه ۳۱/٠٦/١٣٥٤ در شهر مهاباد چشم به جهان گشود. در همین شهر تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد .به دلیل علاقه زیادی که به ورزش و خصوصا ورزش کشتی داشت به چهره ایی مشخص در این رشته ورزشی تبدیل شد. او که شخصی بود دوستدار ملت و کیان خود، مدام تلاش می کرد که بوسیله ورزش و توسعه ورزش در شهر به جوانان و همشهریان خدمت بکند و مدام سعی می نمود که جوانان را از فریب و حقه های رژیم جمهوری اسلامی برحذر دارد و مواظب سلامت روح و جسم آنان بود و این هدف باعث گشت که باشگاهی را در شهر بنیان نهد و خیلی از جوانان و علاقمندان به ورزش در سریعترین زمان ممکن به باشگاه پرورش اندام وی باور پیدا کردند و در باشگاه وی نام نویسی کردند. بعد از مدتی ازدواج می کند و صاحب فرزند می شود.
زنده یاد منصور در سال ۱۳٨۲ شمسی به صورت رسمی عضو مخفی حزب دمکرات کردستان در داخل شهر مهاباد می شود و همچون عضو رسمی حزب دمکرات کردستان به فعالیت مخفیانه سیاسی در جهت آرمانهای حزب دمکرات می پردازد.متأسفانه در سال ۱۳۹۰ زیر نظر اداره اطلاعات مهاباد قرار می گیرد و دستگیر می شود. چند ماه در سلول انفرادی تحت شدیدترین شکنجه ها قرار می گیرد. زنده یاد منصور در حالیکه شدیدترین شکنجه ها را برای اقرار گرفتن بر جسته و جسمش تحمل می کند به هیچ وجه لب به اعترافات اجباری باز نمی کند و نمی توانند که قدرت و توان او را درهم بشکنند و به زانویش در بیاورند.ماموران شکنجه گر و دستگاه اطلاعاتی که ناکام از اعتراف گیری زنده یاد منصور می شوند بعد از یکسال که در زندان بسر می برد حکم اعدام را برای او درخواست می کنند. این حکم ناروا نیز هیچ از توانایی او نمی کاهد و در زندان به سایر زندانیان سیاسی روحیه می بخشد و این روحیه تا جایی پیش رفت که در سال ۱۳۹۳ با همکاری و همراهی سایر زندانیان به اعتصاب غذا می پردازند تا ظلم و ستمی را که در زندان به آنان روا می دارند آشکار سازد. در همین اوان و با توجه به شرایط بد زندان و در حالیکه منتظر جواب اعتراض خود به حکم اعدامش بود جلادان اداره اطلاعات حکم اعدام وی را به جلو می اندازند و در سکوت مردم و خانواده اش اعدامش می کنند و بعد از دو سه هفته که از اعدامش گذشته بود در روز یکشنبه مورخه ۲۴ خرداد ماه سال ۱۳۹۴ به خانواده اش اعلام می کنند که او را اعدام کرده اند.
بعد از اعلام خبر اعدام زنده یاد منصور آروند نه تنها شهر مهاباد بلکه شرق کردستان برای مرگش غمبار و سوگوار شدند. جمهوری اسلامی که جسد زنده یاد منصور را تحویل خانواده اش نداده بود خبر اعدامش را نیز چند هفته دیرتر به آنان گفته بود. از همدردی مردم با خانواده زنده یاد منصور می ترسید و نگران بود. به همین دلیل تهدید کرده بود که اجازه برگزاری مجلس ترحیم را ندارند. در حالیکه برادر زنده یاد منصور آروند را دستگیر کرده بودند تا که خانواده اش را تهدید کنند که مجلس ختم برای او نگیرند به غیر از خانواده زنده یاد منصور، عده زیادی از مردم شهر مهاباد و شهرهای اطراف نیز گوش به تهدیدهای مزدوران رژیم ندادند و با حضور در خانه پدری زنده یاد منصور آروند با خانواده او همدردی کردند.
روح زنده یاد منصور شاد و یادش جاودان باد.